آموزش روش تحقیق به کودکان خلاق
آموزش روش تحقیق
مقدمه:
اگر یکی از اهداف تعلیم و تربیت را آماده کردن دانش آموزان برای مواجهه با مسائل آینده و نو آوری بدانیم، باید علاقه به مطالعه و پژوهش علمی آنان در کانون توجه قرار گیرد و تقویت شود. اصولا، رغبت به مطالعه و پژوهش امری متکی بر فعالیت های ذهنی – تجربی افراد است؛ یعنی دانش آموزان خود باید مسائل علمی را مورد کندوکاو قرار دهند و تجربه کنند، نه آن که این مسائل در قالب های نظری آماده، در ذهن آنها گنجانیده شود. به بیان دیگر هدف تعلیم و تربیت انباشتن ذهن از دانش نیست، بلکه وسیله دستیابی به یافته های علمی به منظور خلاقیت و سازندگی است. تجربه نشان داده است که دانشی که از طریق مطالعه و تحقیق بدست می آید، ثبات و پایداری آن در ذهن بیشتر است. از طرف دیگر، این طور به نظر می رسد که بیان کلیشه ای دانش، موجب ایجاد اثرات نامطلوبی بر دانش آموزان می شود. آنها چنین برداشت می کنند که یافته های پژوهشی همواره ثابت و تغییر ناپذیرند؛ در حالی که یافته های پژوهشی همواره در حال تغییر و اصلاح اند. بنابراین، دانش امروز نمی تواند نسخه ثابت تجویز شده ای برای آینده باشد. هم چنین، فراگیرندگان فکر می کنند که یافته های حاضر، کامل است چنین تصوری از علم، جایی برای مطالعه و پژوهش برای آنها باقی نمی گذارد. به نظر نگارنده، این گونه شیوه انتخاب و سازماندهی محتوا در کتاب های درسی وقتی با روش تدریس سنتی توام می شود، باعث از بین رفتن انگیزه و رغبت به مطالعه و پژوهش در دانش آموزان می شود. در نتیجه نظام آموزش و پرورش تنها به یادسپاری بخشی از اطلاعات زمان خود می پردازد و با فرآیند مطالعه و پژوهش بیگانه می ماند و در نهایت به مرور، توانایی آفرینش و کاربست یافته های علمی را که حاصل تلاش بشر در طول تاریخ است، از دست می دهد. به رغم این مطلب، برای رفع این گونه مشکلات نظام آموزشی، نیاز به تحول اساسی در عناصر برنامه درسی به ویژه روش تدریس و شیوه ارزشیابی شدیداً احساس می شود. الگویی که در این جا معرفی می شود، زمینه پژوهش در مدرسه را فراهم می آورد و انگیزه و توانایی دانش آموزان دوره ابتدایی را برای انجام دادن فعالیت های مطالعاتی و پژوهشی تقویت می کند.
هدف اساسی آموزش روش تحقیق
نظریه پرداز اصلی آموزش شیوه پژوهشی ” ریچارد ساچمن” است. از دیدگاه او هدف اساسی این الگو تقویت فرآیند تفکر استقرایی و استدلال علمی نتایج حاصل از پژوهش ها نشان داده اند که استفاده از این روش تدریس سبب افزایش درک و فهم دانش آموزان از مفاهیم علوم، تفکر خلاق و مهارت های تجزیه و تحلیل اطلاعات می شود. بنا به باور ساچمن، عموم دانش آموزان توانایی آن را دارند که فرایند تحقیق را پیگیری کنند. او معتقد است که هم چنین تحقیق کردن را می توان به صورت مستقیم به کودکان یاد داد.
متغیر هر پدیده قابل مشاهده یا محسوس و یا قابل اندازه گیری و دارای اثر است که ممکن است عوض شود یا به عبارتی تغییر کند.
اندیشمندانی چون برونر، تابا، آزوبل و ساچمن معتقدند که انسان ها به طور طبیعی محقق و پژوهشگرند. این اعتقاد هم وجود دارد که برای ارتقای سطح توانمندی تفکر به فرایند منطقی و عقلی پژوهش، باید آگاهی کامل را در انسان ها ایجاد کرد. بنا به روی کرد یاد شده، هدف از آموزش روش تحقیق، وارد کردن مستقیم دانش آموزان به جریان تفکر منطقی، منظم یا نظامدار به قصد دستیابی به صحت و نادرستی اندیشه، عمل یا فرضیه و یا پاسخ به یک سوال در زمینه های گوناگون موضوعات درسی است.
آموزش روش تحقیق دارای مراحلی به این شرح است:
روبه رو کردن فراگیرنده با مساله :هر پژوهش معمولا با مساله ای که باید حل شود، پرسشی که باید جواب داده شود یا تصمیمی که باید گرفته شود، آغاز می شود. مهارت های یادگیری روش تحقیق، ابزارهای حل مساله و کاوشگری ای هستند که از آنها برای جمع آوری اطلاعات ( داده ها ) و آزمون نتایج ( توضیحات ) استفاده می شود .بنابراین، در این مرحله معلم درس خود را با ارائه یک پرسش، طرح یک معما و یا بیان یک مشکل شروع می کند و از دانش آموزان می خواهد پرسش هایی را برای مطالعه و پژوهش، ابداع یا انتخاب و مطرح کنند. به عبارت دیگر، در این مرحله معلم تلاش می کند که برای ایجاد انگیزه تحقیق، تفکر و کنجکاوی در دانش آموزان مساله ای را طرح کند و بدین ترتیب جرقه شروع تحقیق را بزند .پرسش سازی مهمترین چیزی است که باید به دانش آموز آموخته شود بنا بر این مهمترین درس روش تحقیق و مهمترین مهارت در روش تحقیق طرح سئوال و مهارت مسئله مطرح کردن است برای افزایش مهارت در ساخت سئوال و مسئله نظریه های مختلفی وجود دارد اما دو نظریه معروف عبارتند از:
در این روش گفته شده است که هر مسئله ای از دو بخش متناقض تشکیل گردیده است به این معنا که همواره از برخورد و تصادم دو موضوع متناقض یک مسئله یا یک پرسش ارزشمند خلق می گردد و این دو متضاد همواره دو خواسته هستند که یکی افزاینده ، بالا رونده ، مثبت و بهبود یابنده و دیگری کاهنده ، منفی یا تضعیف شونده اندبه عنوان مثال یک اتومبیل هیچ گونه پرسش خلاقانه ای ندارد مگر با نگاه فوق به دنبال یک چیز بهبود یابنده و یک چیز تضعیف شونده در آن باشیم مثلا سئوال را این طور مطرح کنیم که چگونه می توان سرعت ماشین را افزایش داد و مصرف سوخت آن را کاهش حال ما یک مسئله روش تحقیقی داریم که ارزش مطالعه و تحقیق را دارد بنا براین معلم به کودک بیاموزد با پدیده های پیرامون( در موسسه مطالعه و خلاقیت کودک و نوجوان با مسائلی که وی درآن استعداد دارد به روش فوق برخورد و از آنها مسئله بسازد.
در این روش سئوال این گونه مطرح می شود که اگر این چیزی که هست نبود چه چیزی را می توانستیم جایگزین آن نمائیم مثلا اگر صندلی نبود چه می کردیم؟ یا اگر قطب نما نداشته باشیم چه می کنیم یا اگر کبریت نداشته باشیم برای افروختن آتش چه می کنیم؟
بدین ترتیب در ذهن دانش آموز می توان هر چیزی را با روش اگر این چیز نبود چه می کردیم به سئوال تبدیل نمائیم
راهنمایی دانش آموز برای بیان هدف :در این قسمت معلم دانش آموز را راهنمایی می کند تا با بیان بسیار صریح و روشن، قصد و خواست خود را از انجام دادن پژوهش برای دیگران تبیین کند.
هدف گذاری خود پاسخ به این پرسش اسست که :” خوب که چی؟” یا So What? یعنی این کار را می کنیم که چه بشود؟ مسلما اگر هدف نداشته باشیم انگیزه تحققیق هم نداریم بنا بر این معلم باید آموزش دهد که اهداف تحقیق را تعیین کنید و بگوئید که میخواهیم به کجا برسیم یا به عبارت دیگر در پایان این تحقیق اگر چه بشود ما به نتیجه رسیده ایم به عنوان مثال در همان مثال پوست پرتقال ممکن است به عنوان هدف بگوئیم اگر بتوانیم از پوست پرتقال هر ماده ای استخراج کنیم به هدف رسیده ایم یا مثلا اگر بتوانیم از دوده بی ارزش هر چیز قابل استفاده بسازیم برای آموزش تعیین هدف به کودکان می توان مثالها یا بازیهائی با آنان انجام داد مثلا انتهای حیاط یک نقطه را به عنوان هدف تعیین کنیم تا عده ای از کودکان به سمت آن بروند و خود ببینند که با تعیین هدف مستقیم می رون و عده دیگری که بی هدف در حیاط راه می روند دیر تر به مقصد می رسسند یا در نقاشی اگر از قبل هدف داشته باشیم سریعتر و بهتر می کشیم ولی اگر ندانیم چه می خواهیم بکشیم مسلما هر گز نمی توانیم نقاشی بکشیم این کار را می توان با یک توده گل نیز انجام داد.
دانش آموز برای پاسخ دادن به پرسش تحقیق لازم است متغیرها را شناسایی کند. همان طور که از اسم آن مشخص است، متغیر هر پدیده قابل مشاهده یا محسوس و یا قابل اندازه گیری و دارای اثراست که ممکن است عوض شود یا به عبارتی تغییر کند. متغیری که تغییر آن در دست محقق است، متغیر مستقل (x) نام دارد و متغیری که تغییر آن به تغییر متغیر مستقل بستگی دارد، به متغیر وابسته (Y) تعبیر می شود. از آن جا که در آزمایش ها، دانش آموزان می خواهند که فقط تاثیر متغیر مستقل را بر متغیر وابسته مشاهده کنند، از تاثیر هر عامل یا متغیر دیگری که می تواند بر نتایج آزمایش اثر بگذارد جلوگیری می کنند. متغیر مزاحم را متغیر کنترل شده می نامند. هنگامی که متغیرها به وسیله دانش آموزان شناسایی شدند، باید آنها را به صورتی عملی تعریف کرد. در حقیقت، با خواست محقق ، روش اندازه گیری یک متغیر با بیان بسیار روشن مشخص می شود، به طوری که هر شخص دیگری نیز بتواند بدون مراجعه به محقق به جمع آوری اطلاعات بیشتر، اندازه گیری ها را انجام دهد. این متغیر ها عواملی هستند که توسط محققبررسی و ایجاد می شوند مثلا متغیری مثل حرارت یا حلالیت در آب یا الکل بررسی می ششود به عنوان مثال در مثال پوست پرتقال محقق بررسی می کند اگر متغیری مثل حرارت یا فشار یا حلالیت به پوست پرتقال وارد شود آیا تغییری پدید می آید یا خیر
هنگامی که متغیرهای مورد نظر انتخاب شدند، می توان یک فرضیه قابل آزمون را بیان کرد. فرضیه، پیش بینی روابط بین متغیرهاست. فرضیه در یک تحقیق، محقق را در جهت جمع آوری اطلاعات ( داده ها ) راهنمایی می کند. به عبارتی دیگر، هر فرضیه باید برای طراحی یک تحقیق، برای رسیدن به هدف راهی نشان دهد. دانش آموزان برای ساخت یک فرضیه باید بیان کنند که تغییر دلخواه یک متغیر بر متغیر دیگر چه اثری خواهد داشت. مثلا اگر حرارت را افززایش دهیم آیا به نظر می رسد پوست پرتقال چه تغییری می کتند و یا اگر آن را در آب حل کنیم یا زیر فشار بگذاریم پیش بینی شود چه تغییری می کند و بر اساس این پیش بینی فررضیه مطرح شود که بهتر است به آن حرارت دهیم یا در آب حل کنیم یا هر دو
این پیش بینی ممکن است بر اساس یک حقیقت، یک اعتماد، یک گمان یا هر منبع دیگری باشد که در اختیار دانش آموز است. تا زمانی که دانش آموزان دست به آزمایش آنها نزده اند، فقط پیش بینی است. به عبارتی دیگر، ما تحقیق می کنیم تا رابطه علت و معلولی بین چیزها را کشف کنیم. با تغییر عمدی یک عامل در یک تحقیق، ممکن است عامل دیگر نیز تغییز کند. بنابراین، قبل از انجام هر پژوهشی، فرضیه ای باید بیان شود تا زمینه برای انجام آن فراهم شود.
در این مرحله معلم به دانش آموزان یاد می دهد که در هر پژوهشی برای رسیدن به پاسخ درست یا نادرست باید بر مبنای شواهدی قضاوت کرد.
اطلاعات را می توان از طریق تصویر مناسب، بسیار ساده تر از پیام شفاهی یا کتبی دریافت کرد. به عبارتی دیگر ، ” یک عکس مناسب گویاتر از هزار کلمه است “.
شواهد خود به خود بدست نمی آیند؛ بلکه باید آنها را در منابع گوناگونی مثل کتاب ها، مجلات، اندوخته های دانش اطرافیان و … جست و جو کرد و بعد از فراهم آوردن اطلاعات آنها را در جهت پاسخگویی به سوال یا فرضیه پژوهش، سامان داد.
معلم از دانش آموزان می خواهد که به آزمایش حدس و گمان یا فرضیه خود اقدام کنند. آزمایش کردن نوعی حل مساله از طریق طراحی، اجرا و تکرار یک رشته مهارت های از قبل آموخته شده، مانند: تفکر و مشاهده – البته به روش نظام مند – است. در این مرحله، فراگیرنده با کمک معلم خود و با توجه به شرایط یا موقعیت برنامه ریزی شده و با بکار بستن درست مواد، وسایل و ابزار دست به آزمون پدیده و یا شی مورد نظر خود می زند و نتیجه و اطلاعات بدست آمده را به صورت منظم ثبت می کند تا در موقع نتیجه گیری آنها را مورد استفاده قرار دهد.
در فرآیند پژوهش، یکی از مهم ترین مهارت ها، توانایی یک جدول و ثبت اطلاعات و داده هاست؛ تنها زمانی یک جدول خوب سازماندهی و تنظیم می شود که الگو و روند اطلاعات مشخص و آشکار شود. در واقع، دانش آموز برای کسب نتیجه نهایی از فعالیت های انجام گرفته خود باید بتواند مجموعه اطلاعات و یافته های بدست آمده را بر اساس ویژگی ها و انواع آنها طبقه بندی کند و نتایج حاصل از آنها را درج کند.
این امر واقعیت دارد که اطلاعات را می توان از طریق تصویر مناسب، بسیار ساده تر از پیام شفاهی یا کتبی دریافت کرد.. نمودار نوعی خاص از تصویر است. معلمان به راحتی می توانند مهارت رسم نمودار به مثابه یک پیام کددار را به دانش آموزان بیاموزند. در واقع، این تصویر را باید در دانش آموزان ایجاد کرد که بتوانند پیام خود را به طریق معناداری برای افراد دیگر به تصویر بکشند. برای مثال، دانش آموز می تواند بعد از رسم محورهای عمودی و افقی، هر یک از آنها را نامگذاری کند. متغیر مستقل ( متغیری که تغییر آن در دست محقق است( بر محور افقی نوشته می شود و متغیر وابسته ( متغیری که تغییر آن به متغیر مستقل بستگی دارد) همواره بر محور عمودی نوشته می شود. در مواردی که متغیر مورد نظر شما پیوسته باشد، می توان منحنی رسم کرد. منظور از پیوسته آن است که در بین مقادیر گوناگون متغیر، همواره می توان مقادیر دیگری را هم جا داد و چنان چه متغیر مورد نظر فراگیرنده، گسسته یا منقطع باشد ، می توان نمودار ستونی رسم کرد.
در مرحله پایانی تحقیق، دانش آموز به کمک معلم خود به بیان ارتباطی که بین متغیرها در طول انجام آزمایش مشاهده کرده است و یا شرح یافته های بدست آمده می پردازد و به عبارتی دیگر، برای تعیین درست یا نادرست بودن فرضیه، به مقایسه یافته ها و فرضیه تحقیق دست می زند. هم چنین معلم از دانش آموز می خواهد تا جریان تحقیق خود را مورد بررسی قرار دهد و اگر لازم باشد پیشنهادها و یا طرح جدیدی را برای اظهار نظر درباره چگونگی بهتر انجام شدن تحقیق های آینده ارائه کند.
کمک استاد راهنما به کودک محقق
علاوه بر آموززش موارد فوق به کودک در جهت محقق شدن وی استاد راهنما خود نیز باید در کنار کودک اطلاعات ذیل را جمع آوری و در اختیار وی بگذارد.
محقق در معرفي موضوع مورد مطالعه از كليه تحقيقات انجام شده قبلي ميتواند كمك بگيرد و احاطه خود را نسبت به موضوع بيشتر نمايد. تحقيقات اجتماعي انجام شده پيشين همچنين ميتواند علاوه بر شناخت موضوع به مسائل و مشكلاتي كه محققان ديگر ضمن انجام تحقيق با آن روبرو بودهاند و پي ببرد و بدين ترتيب از خطاها و دوباره كاريها احتراز نموده و در مقابل از تجربيات پيشينيان بهره گيرد.
محقق براي تبيين و تشريح موضوع مورد مطالعه و تعيين متغيرهايي كه مربوط به موضوع مورد تحقيق ميگردد بايستي مفاهيم موجود در طرح تحقيق خود را يكايك تعريف نموده تا مفاهيم از يكديگر باز شناخته شوند و پرسشگران و ساير كساني كه محقق را ياري ميدهند با آگاهي و تسلط كامل به جزئيات موضوع بكار تحقيق بپردازند . در تعريف مفاهيم اصطلاحات و واژههاي بكار رفته در طرح بايد مشخصاً و دقيقاً تعريف شوند. مثلاً در تحقيقات روستائي مفاهيمي مانند “خوش نشين” ,”زارع صاحب نسق”, “جفت گاو” و “آيش” و “واحد بهره برداري و…دقيقا” تعريف شوند و يا در مطالعه مربوط به يك گروه اجتماعي اصطلاحات و مفاهيمي مثل “انسجام گروهي” و “ارتباط متقابل” ,”برون گروه” ,”درون گروه”,”شبه گروه”,”پاره گروه” و ….تعريف شوند.
در طرح موضوع مورد مطالعه محدوده موضوع نيز به طور روشن و بوضوع مشخص ميشود و اين يكي از مسائلي است كه بسيار حائز اهميت است زيرا انجام تحقيقي كه محدوده و چهارچوب مشخصي نداشته باشد عملاً امكان پذير نيست و چنانچه موضوع را بدون در نظر گرفتن جامعه آماري و حد و مرز معيني مورد مطالعه قرار دهيم نتايج بدست آمده اعتبار علمي نخواهد داشت . مثلاً چنانچه ما عنوان كنيم كه قصد مطالعه دانشجويان دانشگاه تهران را داريم موضوع مورد مطالعه ماگسترده و در حال بسيار مبهم است زيرا معيين نشده است كه مطالعه ماد در ارتباط با چه ويژگي از جامعه دانشجويان است و كداميك از دانشكدهها يا رشته ها يا كلاسها يا گروهاي سني را در بر ميگيرد و آيا مطالعه ما تنها مربوط به جامعه دانشجويان مرد ميشود و يا زنان و يا هر دو را در بر ميگيرد؟ و ابهامات يكديگر از اين قبيل…بنابراين مشاهده ميشود كه ابهامات و سئوالات بيشماري در مورد چنين موضوع مطرح ميشود كه جواب به تمام آنها از جانب محقق قبل از شروع تحقيق ضرورت كامل دارد .مشخص و محدود كردن دقيق جامعه مورد مطالعه و تعيين چارچوب موضوع, گذشته از آنكه نتايج بدست آمده از تحقيق را قابل قبول و معتبر ميسازد , محقق و پرسشگران و ساير افرادي را كه در پژوهش شركت دارند , از سردرگمي و ابهام و ترديدهايي ميدهد.
در طرح موضوع مرود مطالعه , محقق بايد بوضوح دقيقاً هدف يا اهداف خود از انتخاب موضوع و انجام تحقيق در مورد آن را روشن نمايد و نتايجي را كه در ارتباط با فرضيه يا فرضيات تحقيقات در پي آن است بطور كامل بيان كند, بدين ترتيب وي و همكارانش از ابتدا ميدانند كه بدنبال چه ميگردند و چرا . اين موضوع نيز يكي از مسائلي است روشن شدن آن براي محققين قبل از اقدام به تحقيق از اهميت بسيار زيادي برخوردار است .بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه طرح موضوع مورد مطالعه به معناي تعريف موضوع تحقيق و شكافتن ابعاد و ويژگيهاي مختلف آن تلقي ميگردد
ارائه فرضيه و زمينه سنجي
تعريف بسيار ساده و كوتاهي كه ميتوان از فرضيه ارائه داد اين است كه بگوئيم فرضيه يك تئوري ثابت نشده است يا به عبارت ديگر نظريهاي است كه هنوز به محك آزمايش در نيامد است . اما تعريف دقيق تر هم ميتوانيم از فرضيه ارائه دهيم بشرح زير :
“حدس و گماني است كه در ذهن محقق در باره رابطه احتمالي علت و معلولي (علي )بين دو يا چند متغير بوجود ميآيد. اما هر نوع حدس و گماني را نيز نميتوانيم فرضيه بدانيم زيرا ارائه آن ميبايد بر اساس شرايطي باشد كه پس از آزمون بتوان آنرا بعنوان فرضيه پذيرفت . بعبارت ديگر آنچه را كه ما بعنوان فرضيه در بوته آزمايش قرار ميدهيم بايستي از حداقلي از صلابت و اعتبار برخوردار باشد و نه آنچنان حدسي كه در مراحل آغازين جمع آوري اطلاعات بكلي باطل گرديده و محقق اجباراً سعي در ارائه فرضيه ديگري نمايد . بنابراين براي ارائه فرضيه يافت فرضياتي كه بتوان بر اساس آنها تحقيقي را شروع نمود بايد به نكات زير توجه دقيق مبذول نمود.
ارائه دهنده فرضيه بايد احاطه وسيعي نسبت به موضوع مورد مطالعه داشته باشد و تجاربي در آن زمينه داشته باشد بعنوان مثال ارائه فرضيه درباره پديدهاي مثال بزهكاري نوجوانان شهري يا تغييرات خانواده مستلزم صاحب نظر بودن و داشتن تجارب كافي در زمينه مطالعات اجتماعي خاصه مطالعات اجتماعي خاصه مطالعات جامع شناسي شهري و خانوادگي است. البته افراد غير متخصص نيز ممكن است در اين زمينهها به طرح فرضياتي بپردازند ولي بدليل عدم احاطه آنها بر موضوع اين امكان وجود دارد كه فرضيات آنان حتي قبل از قرار گرفتن در بوته آزمايش با انجام يك “زمينه سنجي” محدود و باطل گردد.
ارائه فرضيه ميبايد با تكيه بر منابع و مآخذي صورت گيرد كه عبارتند از:
محقق از مجموع اطلاعات كلي و پراكندهاي كه ضمن جامعه مورد مطالعه داشته است ,براي ارائه فرضيه ميتواند استفاده كند. علاوه بر تجارت شخصي, محقق گاهي نيز كه ارتباط مستقيمي با موضوع مورد مطالعه نداشت است ميتواند از اطلاعات و تجارب شاهداني كه مستقيماً در ارتباط با جامعه مورد نظر بودهاند براي بدست آوردن اطلاعات مقدماتي درباره پديده و متغيرهاي آن استفاده نمايد و بعنوان مثال چنانچه موضوع تحقيق ما مطالعه در تضاد يا ستيز نقش ها در بين پرسنل يك سازمان اداري يا بيمارستان باشد بدون گردآوردن اطلاعات مقدماتي از جوي كه حاكم بر آن سازمان يا بيمارستان است , ارائه فرضيه براي ما امكان پذير نيست , بنابراين در اين مرحله كه اطلاعات ما بسيار ضعيف و يا تقريباً هيچ است و چنين كاري نيز بر عهده ما قرار گرفته است. ناچاريم براي شروع كار با انجام مصاحبه و تماس برخوردهاي مستقيم و غير مستقيم با مسئولين و پرسنل آن سازمان يك يا چند رابطه علي احتمالي را در ذهن خود پرورانده و بعنوان فرضيه ارائه دهيم تا ضمن تحقيق به محك آزمايش در آيد.
تحقيقات انجام شده قبلي در زمينه مورد مطالعه و يا زمينههاي مشابه در غالب موارد ميتواند به ما كمك فراواني نموده و از بسياري جهات درارائه فرضيه و كار تحقق ما را رهنمون باشد بنابراين لازم است كه محقق قبل از ارائه فرضيه به تحقيقات انجام شده در موسسات پژوهشي دولتي و غير دولتي رجوع نموده تا از دوباره كاري احتمالي و يا احياناً از ارائه فرضياتي كه قبلاً به محك آزمايش در آمده و باطل گرديده پرهيز گردد. ضمناً محقق ميتواند از تكنيك هاي الگوها و شيوههاي بكار گرفته شده در تحقيقات انجام شده قبلي نيز ياري گيرد.
محققي كه به منظور دست يابي به روابط علت و معلولي بين متغيرهاي موجود يك پديده اجتماعي به تحقيق ميپردازد, لازم است كه علاوه بر اعمال دقت كامل در كار پرسشگري و عمليات ميداني و بطور كلي در انجام جمع آوري دقيق اطلاعات , بايستي بتواند واقعيت هاي موجود يا نتايج بدست آمده را با زبان جامعه شناسي بيان نموده و با ديدي جامعه شناختي تبيين نموده و نتايج بدست آمده را با زبان جامعه شناسي بيان نمايد .
در حقيقت تفاوت بين مشاهدهگري كه واقعيت ها را ميبيند و از هرگونه تحليلي درباره آنها عاجز است با مشاهدهگري كه هر واقعيت اجتماعي را با روش بيني و نكته سنجي علمي تبيين وتفسير ميكند آنست كه مشاهده گر اول فاقد اطلاعات تئوريك درباره پديده هاي اجتماعي بوده در حاليكه مشاهدهگر دوم از اطلاعات نظري گستردهاي برخودار است و هر واقعيت يا پديده را با بياني عملي تعريف نموده و آنرا با پديدههاي ديگر در رابطه علي قرار ميدهد .
زمينه سنجي
زمينه سنجي با تحقيق مقدماتي مرحله كوتاهي است كه غالباً در پژوهشهاي ميداني قبل از ارائه فرضيه و تجديد جامعه مورد مطالعه قرار ميگيرد. در تحقيق مقدماتي معمولاً از تكنيك مشاهده و گاهي نيز از “فهرست سئوالات” استفاده ميشود.
در اين مرحله سعي ميشود تا ويژگيهاي كلي و ابعاد جامعه مورد مطالعه شناسائيي گرديده و در صورتيكه قصد نمونهگيري داشته باشيم, بتوانيم نمونههاي خود را با توجه به گونهگوني جغرافيائي و تنوع اقليمي و ساخت اقتصادي , اجتماعي منطقه انتخاب نمائيم . در تحقيقات ميداني گاه نيز بجاي “زمينه سنجي”, اصطلاح “ديد كلي ” را بكار ميبرند كه منظور همان مشاهده كلي و عمومي محقق قبل از ارائه فرضيه و محدود نمودن دقيق جامعه مورد مطالعه است .
جمع آوري اطلاعات تحقيق
مرحله بعدي كار تحقيق كه مرحله بسيار با اهميتي نيز محسوب ميگردد, زماني است كه پس از انجام مقدمات كار يعني مشخص و معين شدن جامعه مورد مطالعه و تنظيم فرضيهها با توسل به تكنيك هاي خاصي ,اطلاعات و ارقام لازم را از جامعه مورد مطالعه جمع آوري ميكنيم .
مهمترين تكنيك هاي جمع آوري اطلاعات عبارتند از:
- پرسشنامه تحقيقاتي
- مشاهده در تحقيق
- استفاده از فيش
- نمونه گيري
- مونو گرافي
آموزش خلاقیت به كودكان
کار های بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوالهایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر واگرا باشند، و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد. سوالهایی که که راه حل های متعدد داشته باشد مشوق تفکر واگرا و خلاقیت است. ما معلمین ریاضی ، باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم . باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مسئله به دیگران نشان داده شود .و ریاضی تفکر است که به وسیله مجموعه ای از قضا یا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستارآن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقدار ریاضی که می داند بتواند با مسائل برخورد کند.
دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند. فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند دانش آموزان را دراظهاراندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهار نظرهای غیر قالبی ، غیر متداول و تازه ی آنها با خوشرویی و با احترام برخورد نماییم ، حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند.
وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود ، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند.
باید حدس زدن و آزمون را که شیوه ی علمی و خلا قانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.
یکی از ویژگیهای افراد آفریننده ،استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است . اگر تنها حفظ کردن مطالب ، راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شوند،؛ دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد ،اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرند ، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد . کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد به دانش آموزان اجازه دهید که خود مسئله و یا قضیه ای ارائه دهند هر چند ساده باشد مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد . ریاضیات باید طوری تدریس گردد که حس کنجکاوی را در فرا گیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه درریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هر چند که این مطالب قبلا به وسیله ی دیگران کشف شده باشد .
برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم .
پژوهشهای انجام شده نشان داده اند که روش آموزش از طریق سرمش دهی بیشتر از روشهای مرسوم آموزشی منجر به ایجاد رفتارهای خلاق در یاد گیرندگان می شود .
تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارند که با استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق کودکان بسیار موثرند. معروفترین آنها روش ((بارش مغزی)) است. در این روش معلم مسئله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسئله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهایی مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان ،درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید. روش دیگر آموزش ((مهارتهای پژوهشی )) است. آموزش مهارتهای پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یاد گیرنده گان کمک می کند. روشهای درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.