امروزه ، در دنیای علم و پژوهش ، هر روز شاهد پیشرفت هایی در رویکردهای آموزشی هستیم.اغلب این رویکردها از منظر رفتارگرایان ، شناخت گرایان و روان شناسان تحول گرا و انسان گرا قابل بررسی و مطالعه است. حاصل تفکرات دانشمندانی چون ، اسکینر، پیاژه ، برونر، ماریا مونته سوری ، پستالوژی و دیگران تا دکتر ویکارت از دانشگاه میشیگان در سال 1960 این پرسش را مطرح کرد که اگر بخواهیم الگویی برای رشد کودک در نظر بگیریم ، آن الگو کدام است . سرانجام ، الگوی نظریه تحولی پیاژه مورد توجه او قرار گرفت که مقدمه ای بود برای اجرای الگوی کودک محورهای اسکوپ در مراکز پیش دبستانی .
اگر چه های اسکوپ نظامی آموزشی است که نظریه را با عمل توأم می کند، در حال حاضر ، به بنیادی تبدیل شده است که می توان گفت از حرفه ای ترین سازمان های علمی در حوزه رشد و تکامل خردسالان است. این بنیاد با حمایت دولت ایالات متحده از سال 1970 طرح پژوهشی بزرگی را در دست بررسی داشت و پس از 27 سال ، نتیجه را اعلام کرد . این تحقیق به بررسی افرادی پرداخت که از سال 1970 و هنگام خردسالی تحت پوشش برنامه های آموزشی آن ها بودند . نتایج تحقیق نشان داد کودکانی که در خردسالی در مراکز پیش دبستانی با برنامه های آموزشی های اسکوپ بودند، شغل های خوب و مناسب و درآمدهای بالایی به دست آورده اند ، خانواده تشکیل داده اند ، خطاهای قانونی و قضایی ندارند، کمتر به طلاق روی آورده اند و در کل ، در سطح به هنجار جامعه افرادی موفق هستند.
این تحقیق توجه بسیاری از دولت ها را به آموزش جدید و هرچه سریع تر خردسالان جلب کرد. به طوری که یونیسف ، یونسکو و بسیاری از سازمان های بین المللی فعال در آموزش خردسالان با این پژوهش به ضرورت آموزش خردسالان پی بردند و به ترویج آن پرداختند.
این تحقیق حتی به دولت آمریکا نشان داد که بر اساس هر دلاری که برای خردسالان سرمایه گذاری کند، پس از 27 سال هفت دلار صرفه جویی کرده است. از این رو بود که بانک جهانی نیز به ترویج این شعار پرداخت که « شش سال سرمایه گذاری کن و شصت سال بهره ببر. »
آشنایی با نظام آموزشی های اسکوپ
حق انتخاب : کودکان حق انتخاب دارند که از وسایل چگونه استفاده کنند. برای مثال، به عنوان مربی به کودک یک حلقه نوار چسب می دهید.انتظار می رود کودک از این چسب برای چسباندن استفاده کند؛ در حالی که ممکن است بخواهد از آن همچون ابزاری برای اندازه گیری و ضربه زدن استفاده کند یا از آن النگو یا گلدان بسازد.
تحول روانی و استفاده از ابزار: نمی توان گفت ابزار و وسایل برای کودک تکراری می شود بلکه کودک ادراکی متفاوت را در هر موقعیت رشدی تجربه می کند.بدین ترتیب، دست مربی و معلم به نوعی باز است که در زمان های متفاوت ابزار، مفاهیم و موضوع های قبلی را با کودک دوباره کار کند و نگران نباشد که آن موضوع به ظاهر تکراری است.
گفت و گو درباره تجربه ها: کودک بر اساس استدلال خود حرف می زند و مسائل را مطرح می کند و مربی فقط گوش می دهد. مربی قضاوت یا راهنمایی نمی کند، بلکه از طریق گفت و گو می تواند بفهمد که کودک چه می اندیشد. در غیر صورت، هرگز نمی توان خواسته و نیاز کودک را درک کرد.
خطا امری طبیعی است :کودکان حق دارند خطا کننده و اصولا خطا کردن لازمه ی رشد کودکان است .قرار نیست حتی به کودک یاد داده شود که چگونه از خطا دوری کند . فقط فرصت های وارسی برای کودک زیادتر می شود تا کودک بیشتر فکر کند ،حرف بزند و برای مسائلش راه حل بیابد وقتی کودک مدام اصلاح نشود و پیوسته غلط هایش گرفته نشود فرصت تجربه برایش ایجاد می شود که حاصل آن اعتماد به نفس بالا و عزت نفس فراوان خواهد بود .
برنامه ی روزانه در مراکز های اسکوپ
طی روز برنامه های کوناگونی برای کودک وجود دارد که می تواند شامل بازدید های محلی و موضوع ها یا کارهای متنوع باشد اما در همه ی این فعالیتها کودکان انتخاب کننده ی اصلی هستند .
فعالیتها بر سه اصل مهم استوارند :
1-برنامه ریزی 2- دست به کار شدن 3- بازبینی
برنامه ریزی
کودکان با ورود به کودکستان برنامه ی روزانه خود را تنظیم می کنند . هر کودک در ابتدای هر روز مشخص می کند که دوست دارد طی روز چه فعالیتهایی را انجام بدهد برای مثال ،کودک می گوید دوست دارد نقاشی کند ،بازی کند ،قصه بخواند،ریاضی کار کند ،میان وعده اش را بخورد و کارهایی از این دست مربی در این مسیر کارت هایی را جدا و فعالیت برنامه ی روزانه را مشخص می کند اگر کودکی به راستی فقط یک فعالیت را انتخاب کند و تصمیم بگیرد از ابتدا تا انتها یک فعالیت انجام بدهد چنین فرصتی به او داده می شود . ممکن است کودک تمام فعالیتهای ساده را در ابتدا ی ساعت کاری خود بگذارد و کارهای سخت ،خسته کننده یا سنگین را در انتهای برنامه کاری اش جا دهد حتی در این حالت نیز به کودک اجازه داده می شود تا انتخاب های خود را داشته باشد .
دست به کار شدن
مربی در این بخش راهنما نیست بلکه فقط برنامه ی کاری را به کودک یاد آوری می کند که در کدام بخش از برنامه ی خود است و سپس می خواهد چه کار کند جالب توجه اینکه مربی در هر عمل و فعالیت کودک همراه اوست و سعی می کند در صورت لزوم همان کارها را با کودک انجام دهد و او را راهنمایی کند مربی یاد آوری می کند اما اصرار نمی کند یا کودک را به رعایت برنامه یا فعالیتی که جا انداخته یا اضافه کرده است مجبور نمی کند در این الگو هیچ کودکی به بهای تحقیر یا سرزنش کودکی دیگر تشویق نمی شود .
بازبینی
هر کودک منحصرا فرصت پیدا می کند که در کنار مربی خود برنامه های انجام شده یا نشده اش را تحلیل کند کودک فقط انتخاب نمی کند بلکه بر اساس انتخاب خود وظیفه و مسئولیتی را نیز بپذیرد و پاسخ گوی انتخاب های خود باشد .
در برنامه ی آموزشی های اسکوپ هیچ برنامه ای منطبق بر حفظ کردن نیست برای هر حرکت فعالیت یا تصمیم کودک دلیل و برهان خواسته می شود و کودک ترغیب می شود دلایلش را برای هر تصمیم و انتخاب بیان کند .
حوزه های آموزشی
مراکز آموزشی های اسکوپ در ده حوزه ی آموزشی با کودکان کار می کنند که عبارتند از :
نمایش خلاق ،زبان آموزی و سواد آموزی ،ابتکار عمل و روابط اجتماعی ،حرکت موسیقی ،طبقه بندی ،مجموعه سازی ،عدد ،فضا و زمان
مراکز اجرا کننده ی الگوی های اسکوپ نمونه تمام عیاری از کودک محوری هستند شاید بتوان گفت که هیچ نظام آموزشی ای تاکنون موفق نشده است کودک محوری را تا این حد کامل دقیق و همه جانبه ببیند و اجرا کند امتیاز دیگر این الگو ی آموزشی نسبت به الگوهای مشابه خود که عنوان کودک محوری را یدک می کشند تمرکز بر تحول روانی از دیدگاه پیاژه است از آنجا که یکی از اصول دیدگاه پیاژه فعالیت مستقیم و بی واسطه کودک با موضوع است و اینکه خود کودک باید به شیوه ی خود به درک آن برسد به نوعی انحصاری ترین الگو و روشی بشمار می رود که به کودک محوری به معنای صحیح آن نزدیک شده است .
خلاقیت بالا ،اعتماد به نفس بی نظیر ،کشف توانایی ها و کار مداوم روی استعداد ها و در نهایت ،موفقیت کودکدر صحنه های زندگی در بزرگ سالی محصول این الگو ی آموزشی است